محل تبلیغات شما

اواخر تابستان تصمیم سختی در خانه گرفته شد! همه به توافق رسیدیم که طی چند روز کابینت های آشپزخانه را عوض کنیم. از چندین نفر پرس و جو کردیم تا بالاخره توانستیم یک کابینت کار خوب و حرفه ای پیدا کنیم. در طی این چند روز از هر کسی پرس و جو کردیم همگی معتقد بودند که کار بسیار سختی است و نمیتوانیم در خانه باشیم و کارگران هم به کار خود برسند ولی ما فکرش را هم نمیکردیم که واقعا انقدر سخت باشد. بعد از پیگیری  و هماهنگی های بسیار بالاخره موفق شدیم با آقای احد آقا قرار بگذاریم تا بیایند و آشپزخانه را ببینند، متر کنند و در نهایت پیشنهاد خود را برای مدل آشپزخانه بگویند. از همان ابتدای کار ایشون اخلاق جالبی داشتند اصلا به حرف ما گوش نمیکردند و هر چه ما پیشنهاد میدادیم ایشون حرف خودشان را میزدند و در آخر هم طرح خودشان را نهایی کردند. فردای آن روز طرح را با نرم افزار مهندسی درست کردند و آوردند تا ما هم ببینیم. همه چیز آماده شد و بالاخره وسایل خود را آوردند تا شروع به کار کنند. از همان ابتدا ما 3 میلیون تومان به حساب ایشون واریز کردیم ولی در روز اول هم که کار را شروع کردند باز هم گفتند 3 میلیون دیگر هم به حساب واریز کنید و ما گفتیم اول کمی کار پیش برود بعد واریز کنیم که باز هم پافشاری کردند که بدون واریز پول کار نمیکنند. در ابتدا که بزرگترین مشکل کارشان در اینجا بود که فقط خود ایشون و پسرشون کار میکردند. سن خودشون بالا بود و عملا کارهای زیاد و سنگین را نمیتوانستند انجام دهند. در صورتی که ما گفته بودیم که کار را 3 روزه تحویل دهند ولی باز هم در روز اول مشکل داشتیم و با اصرار ما پسر ایشون تماس گرفتند و یکی از دوستانشون را برای کمک خبر کردند که اون آقای بنده خدا هم کارهای فنی اصلا بلد نبودند و تازه داشتند مورد آموزش قرار میگرفتند! کار به کندی پیش میرفت و ما خیلی در خانه اذیت میشدیم. از 8 صبح تا تقریبا 7 شب کار میکردند ولی نیرو کم داشتند. اشتباه بعدی در محاسبه تعداد آرام بندهای در کابینت بود که کم آورده بودند و بازهم کار عقب افتاد تا بروند و دوباره آرام بند بخرند! همچنین در تعداد طبقات هم اشتباه محاسباتی داشتند و تخته برای طبقه زدن کم آورده بودند. ما در این نقطه از کار دوباره به مشکل برخورد کردیم و گفتیم اصلا در این کابینت طبقه نمیخواهیم ولی ایشون بسیار ناراحت شدند که شما نمیگذارید ما کار خودمان را انجام دهیم! هر چه میگفتیم ما صاحبخانه ایم ما باید راضی باشیم نه شما اما ایشون اصلا گوش نمیکردند. کمی کدورت و درگیری لفظی ایجاد شد اما دوباره کار به سختی پیش رفت. از ابتدای کار ما این نکته را تاکید کرده بودیم که کابینت دم دستشویی را با عمق بیشتری میخواهیم تا تیکه ای که از دیوار که بیرون است هم پوشانده شود ولی در کمال ناباوری دقیقا همان جایی که بسیار تاکیید داشتیم درست کرده بود و دیوار بیرون ماند! خلاصه دوباره با درگیری و اعصاب خوردی یک تیکه تخته که اضافه مانده بود را به دیوار کوبید تا آن تیکه پوشانده شود. خانه انقدر کثیف و وحشتناک شده بود که در آن لحظه فقط میخواستیم کار تمام شود. بالاخره بعد از یک هفته درگیری کار تمام شد و ما هم با اینکه از کار راضی نبودیم اما به اجبار 14 میلیون پرداخت کردیم!

 

در کسب و کارهایی که خرابی و کثیفی خیلی دارد باید به صورت از پیش آماده شده کار را اندازه بزنند و در کاگاه درست کنند و بعد به خانه منتقل کنند تا برای هر دو طرف کار راحت تر پیش برود. هر متری هم باید قیمت مشخص داشته باشد تا هر کسی از خودش قیمت نگوید. باید قراردادی امضا شود تا سر موقع کار را تحویل دهند. باید چندین نیروی متخصص را از قبل آموزش دهند روی آن ها سرمایه گذاری کنند تا برای مواقع این چنینی که کار باید زودتر تحویل داده شود از آن ها به عنوان نیروی کمکی استفاده شود. هر روزی که سرکار می آمدند یک نفر از دوستان خودشان را برای کمک می آوردند. این باعث ایجاد ناامنی در خانه می شود باید هر روز یه سری افراد مشخص رفت و آمد داشته باشند.

ازدواج به سبک ایرانی!

جای پارکی که از قبل رزرو شده است!

کلاس کنکور به صورت اجباری

کار ,هم ,ایشون ,ولی ,خانه ,روز ,در خانه ,که کار ,کار را ,و ما ,بود که

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها